رابطه سیستم‌های مغزی-رفتاری و عواطف با اضطراب اجتماعی در دانشجویان

Authors

Abstract:

این پژوهش جهت بررسی روابط همبستگی بین میزان حساسیت سه سیستم مغزی ـ رفتاری با شدت اضطراب اجتماعی انجام شده است. همچنین بررسی رابطه میزان عاطفه مثبت و منفی به عنوان واسطه، و اینکه در پیش‌بینی شدت اضطراب اجتماعی چقدر نقش دارند. روش: طرح این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است و از مسیریابی نیز برای بررسی روابط همبستگی بین متغیرها استفاده ‌گردید. تعداد 409 نفر دانشجو، از دانشکده‌های دانشگاه فردوسی مشهد با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه اضطراب اجتماعی (کانُور و همکاران، 2000)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس سیستم‌های مغزی ـ رفتاری (کاروِر و وایت، 1994) را به‌صورت خودگزارشی پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از مدل‌ ساختاری و با نرم افزار لیزرل مورد تحلیل قرار‌گرفتند. یافته‌‌ها: تحلیل داده‌ها نشان داد که سیستم بازداری رفتاری به‌صورت مستقیم با اضطراب اجتماعی رابطه معنادار دارد، همچنین به‌صورت غیرمستقیم از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. این سیستم با عاطفه مثبت، رابطه منفی و معنی‌دار دارد. سیستم روی‌آوری رفتاری نیز به‌طور غیرمستقیم و از طریق عاطفه مثبت می‌تواند بر اضطراب اجتماعی اثرگذار باشد. همچنین سیستم جنگ/گریز/بهت از طریق عاطفه منفی با اضطراب اجتماعی رابطه دارد. عاطفه مثبت  و عاطفه منفی نیز هر دو با اضطراب اجتماعی رابطه معنی‌دار دارند. نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌‌‌ها، سیستم‌های مغزی رفتاری با اضطراب اجتماعی رابطه دارند. از طرف دیگر تغییرات سطح عاطفه مثبت و منفی، می‌توانند در پیش‌بینی اضطراب اجتماعی موثر باشند.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

رابطه‌ی بین سیستم‌های مغزی- رفتاری و جنس با اضطراب اجتماعی

سابقه و هدف: تئوری حساسیت تقویت گری (Gray) سه سیستم عمومی انگیزشی، رفتاری و هیجانی را مطرح می‌سازد. این سیستم‌ها شامل سیستم بازداری رفتاری (BIS)، سیستم فعال‌ساز رفتار (BAS) و سیستم جنگ و گریز بوده که انعکاسی از جنبه‌های کارکردی متفاوت سیستم عصبی می‌باشند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سیستم‌های مغزی- رفتاری و جنس با اضطراب اجتماعی می‌پردازد. مواد و روش‌ها: در پژوهش حاضر، 230 دانش‌آموز دبیرستانی...

full text

نظام‌های مغزی-رفتاری و احساس تنهایی: نقش واسطه‌ای اضطراب اجتماعی

این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه‌ای اضطراب اجتماعی در رابطه بین نظام‌های مغزی‌ـ رفتاری و احساس تنهایی با طرح همبستگی انجام شد. 479 دانشجوی کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران (293 زن، 186 مرد) با روش نمونه‌برداری چندمرحله‌ای انتخاب شدند و به پرسشنامه احساس تنهایی ایرانی (رحیم‌زاده، 1390)، سیاهه هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) و مقیاس‌های نظام بازداری رفتاری/ فعال‌سازی رفتاری (کارور و وایت...

full text

بررسی نقش سیستمهای مغزی رفتاری با عود اعتیاد

Background: Previous studies have shown that impulsive or uncontrolled behaviors in addicts to obtain the drug and drug abuse may be due to overcome one of the brain/behavioral systems. In this study we sought to answer the question whether the overcoming can be associated with relapsing or not? Materials and methods: The method of research was causative-comparative. To achieve our aim, we cate...

full text

رابطه اضطراب اجتماعی و عواطف مثبت و منفی با دانش متقاعدسازی در مدیران

مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضطراب اجتماعی و عواطف مثبت و منفی با متقاعدسازی در مدیران صورت گرفت. روش: در یک مطالعه از نوع همبستگی230 مدیر (115مرد، 115 زن) از بین مدیران شهر اردبیل به روش نمونه­گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه­ های آزمون­های اضطراب تعامل اجتماعی، فهرست عواطف مثبت و منفی و پرسشنامه متقاعدسازی را تکمیل نمودند. داده ­های بدست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگر...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 3  issue 10

pages  63- 80

publication date 2018-01-10

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023